سایبرتروریسم سلطنت‌طلبانه

این مقاله به تحلیل سیاست زبان و الگوهای خشونت گفتاری در گفتمان سلطنت‌طلبی مجازی می‌پردازد و نشان می‌دهد که فحاشی سازمان‌یافته نه انحراف، بلکه استراتژی اصلی این جریان برای حذف آلترناتیوها، تحقیر منتقدان و تولید مشروعیت کاذب است. بر پایه نظریه‌های کنش گفتاری، خشونت نمادین و روان‌زخم تاریخی، نویسنده توضیح می‌دهد چگونه زوال هویتی ناشی از سقوط سلطنت پهلوی به ساخت یک ماشین فحاشی در فضای دیجیتال انجامیده است؛ ماشینی که با کمک الگوریتم‌های پلتفرم‌ها، نقد را دفن، مردم را یکدست، و گفت‌وگو را ناممکن می‌سازد. سلطنت‌طلبی سایبری، از طریق توهین، تهمت، و برچسب‌زنی، نه تنها منتقد را حذف می‌کند، بلکه امکان اندیشیدن جمعی و شکل‌گیری گفتمان دموکراتیک را منهدم می‌سازد. این مقاله فحاشی را نه کنشی هیجانی، بلکه ابزار اقتدارگرایی در فقدان معنا، افق، و برنامه می‌داند. در نهایت، از روشنفکران و کاربران مسئول می‌خواهد تا در برابر این لشکر زبان‌کُش بایستند و از زبان به‌مثابه میدان آزادی دفاع کنند؛ چرا که فاشیسم، پیش از زندان، با قتل زبان آغاز می‌شود.

در دفاع از چندصدایی: پاسخ به بیانیه‌ای که تنوع را تهدید می‌خواند

گروهی از چهره‌های فرهنگی و دانشگاهی در بیانیه‌ای با انتقاد شدید از آنچه «قوم‌گرایی»، «تحریف اصل ۱۵ قانون اساسی» و «تقلیل نوروز به مراسم محلی» خواندند، اقدامات دولت درباره تنوع زبانی و فرهنگی به ویژه در کردستان را محکوم کردند. آنها نسبت به طرح مسائلی چون آموزش زبان‌های محلی و فدرالیسم هشدار داده و اظهارات رئیس‌جمهور ترکیه درباره «نوروز ترکی» را نیز تحریک‌آمیز دانستند.
نوشتار حاضر نقدی مستدل بر این بیانیه است و تلاش دارد تا ابعاد گفتمانی، حقوقی و سیاسی آن را بررسی کند و نشان دهد که چنین رویکردهایی چگونه به تضعیف عدالت زبانی، حقوق بشر و انسجام اجتماعی در جامعه‌ای چندفرهنگی مانند ایران می‌انجامد.
نقد جاری نشان میدهد که نویسندگان این بیانیه، به‌ جای دفاع از آزادی بیان، از آن ترسیده‌اند. آن‌ها به جای همبستگی با گروه‌های متنوع زبانی، فرهنگی و سیاسی، خواسته‌های مشروع برای تعیین شکل حاکمیت و توزیع قدرت را تهدید دانسته‌اند. این نه دفاع از ایران، که دفاع از ساختاری است که ایران را از درون می‌فرساید. حمله به مردم به‌خاطر ابراز هویت، زبان و خواست سیاسی‌شان، چیزی نیست جز هراس از دموکراسی، تمرکززدایی و مشارکت برابر در ساخت آینده‌ی ایران.

نوروز 1403 کوردستان به ما چه می‌‌گوید؟

نوروز 1403 کوردستانی‌ها در حالی برگزار می‌شود که مردم هنوز در حال و هوای غبارآلود جنبش ژینا به سر می‌برند. مردمی که هر تجمعی را از آیینی و مذهبی گرفته تا ورزشی و جشن‌های سنتی را تبدیل به میدان نمایش مقاومت کرده‌اند. فرقی نمی‌کند بر مزار شهیدی گرد هم آمده باشند یا در دامان طبیعت نوروز را جشن گرفته باشند. آنچه در همه جا دیده می‌شود، دو کلمه است، «نمایش مقاومت». کوردستانی‌ها می‌دانند معنای مقاومت چیست، مقاومت همان واژه دوم شعار اصلی جنبش ژینا است، زندگی. در گفتمان کوردی، به‌رخوه‌دان یا مقاومت همان زندگی است.

گفتگو درباره وقایع دانشگاه کردستان در انقلاب ژینا-مهسا

آقای چمن آرا اخیراً از اخراج خود از دانشگاه به دلیل حمایت از دانشجویان معترض خبر داد. او در این گفتگو به شرح جزییات بازجویی‌های اداره اطلاعات کردستان از او به دلیل تدریس این رشته پرداخته است. از جمله تیراندازی به دانشجویان در داخل محوطه دانشگاه و حضور فیزیکی ماموران اداره اطلاعات در طول جنبش #زن_زندگی_آزادی در دانشگاه کردستان. از دیگر بخش‌های سخنان بهروز چمن‌آرا، فشار بر اعضای شورای صنفی اساتید دانشگاه کردستان از جمله بازداشت سه عضو آن به خاطر فعالیت‌های کم نظیر آن‌ها در طول جنبش است.